- پیاله زدن
- باده نوشیدن می خوردن
معنی پیاله زدن - جستجوی لغت در جدول جو
- پیاله زدن ((~. زَ دَ))
- باده نوشیدن، می خوردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نواختن پیانو
مردن در گذشتن خاصه در گذشتن پیر یا مراد
فرود آمدن از ستور، بزیر آمدن از آن، پائین آمدن
شراب خوردن پیمانه نوشیدن
پایین آمدن از وسیلۀ نقلیه یا حیوان یا آسانسور و مانند آن ها
Disembark, Dismount
высаживаться , спешиться
aussteigen, absteigen
висаджуватися , спішитися
wysiadać, zejść
上岸 , 下车
desembarcar, desmontar
sbarcare, smontare
desembarcar, desmontar
débarquer, démonter
aan land gaan, afstappen
ขึ้นฝั่ง , ลงจากม้า
turun dari kapal, turun
ينزل , يحتسم
उतरना , उतरना
לצאת מהספינה , לרדת מהסוס
降りる , 下馬する
하선하다 , 내리다
karaya çıkmak, inmek
kutua, kushuka
উপকূলে উঠা , নামানো
اترنا , پیادہ ہونا
روی بند مویینه بروی آویختن در نقاب مویین شدن رو بند زدن
پیاله ای که از زر ساخته باشندجام زرین، آفتابخورشید
وصله کردن رقعه دوختن (کفش و غیره) : دلق صد رنگ نماید بنظر مردم را بسکه عشاق تو بر جامهء... پینه زنند. (علی خراسانی) -2 سخت شدن پوست کف دست و پا و زانو و غیره بر اثر کار و رفتن پینه بستن، گود کردن مجرای قنات در صورتیکه قنات خشک شود. پس از گمانه زدن قنات در صورتیکه به آب نرسد مجرای قنات را گودتر کنند
ناله کردن فغان کردن: دیگ زند ناله که خون خورده ایم ریگ بریزید که خون کرده ایم. (نظامی لغ)
فریاد کردن نعره زدن: (درین بیم بودند و غم بکسره که گرشاسپ زد ویله از دره)